ترس از آب
آخر هفته رفتیم شمال.تو ساحل باباش هستی رو بغل کرد و برد تو آب.یه لحظه پاش تاب برداشت و دوتایی افتادند تو آب.هستی هم که از قبل ترس از آب داشت ترسش بیشتر شد و با گریه و فریاد از آب اومد بیرون.دیگه هم جرات نکرد بره.اما طفلک دلش می خواست بره و لذت ببره.مخصوصا که می دید نگار و نیلا با باباشون رفتن تو آب و کلی هم حال می کنند.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی