فک و فامیله ما داریم!
امروز وقتی خونه رسیدم خسته و کوفته رفتم رو تخت دراز کشیدم یه کم که گذشت دیدم فایده ای نداره گشنه هم هستم گفتم هستی برو واسم گردو بیار.رفته به باباش می گه بابا یه ظرف بده!باباش هم بهش یه ظرف داد بعد همونطوری گردوی نشکسته رو از تو نایلونش داشت می ریخت تو بشقاب (من صداشو می شنیدم)فکر کنید می خواست بیاره من بخورم!خلاصه باباش چند تایی شکوند و بعد از چند دقیقه بدون گردو اومده پیشم!قبل از اینکه من چیزی بگم خودش خندیدید و گفت یادم رفت گردو بیارم!
اینجاست که باید بگی فک و فامیله ما داریم!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی