هستی هستی ، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 28 روز سن داره

تمام هستی ما

خوب

فرهنگ لغت هستی در 15 ماهگی

88/02/26 16 تا دندون درآوردی.مامان و بابا رو کامل می گی به عزیز می گی اجی به مامان بزرگ...مانی خاله....قوله دایی...دای امیرو عمو...امی عمه...عمه مهسا...مه آب...آبو نون...مون ماست...ما موز...مو مو...مو بیا و بگیر...با بده...ب باز کن...با هر چیزی که دستت می گیری سعی می کنی بازش کنی.دیروز از میز تلویزیون یه حلقه فیلم ویدیویی در آورده بودی بیرون به بابات اصرار می کردی که نگاتیوشو درآره؟ ...
13 بهمن 1393

علایقت

با بعضی از اطرافیانت (من-بابا-مامانم)سر به سرشون می گذاری .وقتی دراز کشیدن و کف پاشون معلومه می ری کف پاشونو قلقلک می دی و می خندی و می خوای ببینی عکس العمل اونا چیه؟ از اینکه وسایل سنگینی رو این ور  و اون ببری خیلی خوشت می آد. حالا دیگه تو کار بالا و پایین اومدن از مبل و تخت خواب حرفه ای شدی.! معمولا غذاتو که می خوری سرتو تکون می دی و می گی به به.و توپ بازی رو دوست داری. بازی اتل متل تو تو له -لی لی حوضک-و بازی پنج انگشت .به بازی اتل متل می گی ادل ادل با نوک انگشتت روی کف دست دیگت حرکت دایره ای درست می کنی و می گی:حوضک... آها..توپ بازیو اینطوری دوست داری که من یا بابت توپ رو بندازیم هوا یا روی زمین پرت کنیم ..تو هم هر ...
8 تير 1390

15 ماهگی

هر چیزی رو که دستت می گیری سعی می کنی بازش کنی.  دیروز از میز تلویزیون یه حلقه فیلم ویدیویی درآورده بودی بیرون و به بابات اصرار می کردی که نگاتیوشو درآره!!!! برای اینکه مشغول شی آلبوم عکسی که تو کاشان گرفتیم رو بهت دادم ..یک لحظه غفلت کردم دیدم داری دل و روده عکسهارو در می آری بیرون! ازت گرفتم.با سماجت ازم می خواستی و می گفتی..قوله... آخه عکس فاطمه توش بود.این عکسی هست که فروردین 88 با خاله فاطمه و عموامیر رفته بودیم کاشان اینم اون یه نمونه از اون عکسها.   ...
8 تير 1390
1