هستی هستی ، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 26 روز سن داره

تمام هستی ما

خوب

ایده مجتمع هستی

1395/7/11 15:50
نویسنده : مامانی
811 بازدید
اشتراک گذاری

هستی جون مدتی هست که به شغل آیندش فکر می کنه.تقریبا یک سالی میشه.یک روز اومد و گفت می خواد مجتمع بزنه و توش کلاسهای مختلفی دایر کنه.می خواد مدیر این مجتمع باشه.و از دوستاش برای اداره کلاسها استفاده کنه.رفته رفته تعداد کلاسهاش زیاد شده و بهش بیشتر فکر کرده.مثلا اینکه با بچه های زرنگ کلاسش می خواد در این امر همکاری کنه.کلاس سرگرمی هم داره.تابستون دیوار مدرسه ای که تو مسیرمون بود رو رنگ و نقاشی می کردند.هستی وایستاد نگاهشون کرد و گفت منم مجتمع زدم دیوارشو می دم اینطوری خوشگل کنن.البته چون بهش گفتیم باید ی کم صبر کنه تا بزرگتر شه آروم شده اون اوایلش که می گفت بریم جا واسش پیدا کنیم...زیباحتی به این فکر کرده که از بچه ها چقدر بگیره به مربی ها چقدر حقوق بده.منم به عنوان حسابدار انتخاب کرده....

خلاصه دیشب با ناراحتی میگفت بچه ها به خانم مون گفتند در آینده چه شغلی دوست دارند داشته باشند اکثران گفتند دکتر...حتی نیکا هم گفت دکتر...نمی خوان با من کار کنند...اصلا منم خانه دار میشم...

امروز می گه بهشون گفتم هرکسی نخواست دکتر بشه می تونه بیاد با من کار کنه.

 

هستی امسال کلاس دومه.

پسندها (2)

نظرات (1)

آیداکوچولو
11 مهر 95 16:40
هستی جان پسر منم وقتی همسن شما بود تصمیم داشت یه فست فودی عریض و طویل بزنه وبه همه ی اعضای خانواده هم شغلی سپرده بود حالا خیلی از اون موقع ها میگذره والان دانشجوی روانشناسیه ولی هنوز روی تصمیمش پابرجاست مطلبت رو که خوندم برام جالب بود ویهو به خاطرات گذشته رفتم