هستی هستی ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

تمام هستی ما

خوب

بدون عنوان

1390/4/8 4:09
نویسنده : مامانی
457 بازدید
اشتراک گذاری

امروز صبح که داشتیم صبحونه می خوردیم تا اولین لقمه نون و پنیر خورد از درد دندونش ناله کرد و طفلی دیگه خودش نخورد منم که موزهارو گذاشته بودم بالکن تا سیاه نشند تو اتاق بهش گفتم یه دونه موز بیار بخور.

اما اونم نصفشو نخورده بود که باز از درد دندون ادامه نداد.گریه

گذشت تا ساعت حول و حوش یک بعدازظهر بود من تو آشپزخونه مشغول پختن غذا بودم چند بار صداش کردم تا بیاد سیب زمینی سرخ کرده بخوره اما هیچ صدایی ازش نیومد.با تعجب رفتم اتاق خواب

آخه بالکن مشرف به اتاق خوابه .!

دیدم از بالکن دراومد تو اتاق اونم خندون و انگاری که با تمام صورتش موز خوده باشه گفت:

از این ور خوردم دندونم درد نمی کنه.

بعله موز برداشته بود خورده بود با ناباوری و خوشحالی رفتم سمت بالکن ادامه داد تموم شد همشو خوردم.آسغالسه!از خود راضی

به خیلی از حروف شین فعلا سین می گه.

و این به شیرین زبونیشو صد چندان می کنه.

وای دوست داشتم گازش بگیرم.!چشمک

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)