بدون عنوان
امروز هستی حالش خوب نبود ترجیح دادم نرم سر کار.تا زودتر خوب شه.رفتیم صبحونه بخوریم من قبلش نشسته بودم رو صندلیش.اومده آشپزخونه بهم می گه از رو صندلی من پاشو.پاشدم و رو صندلی دیگه ای نشستم می گم حالا چی می شد اونجا می نشستم؟جواب می ده فقط بابا می تونه اینجا بشینه اونم به خاطر اینکه من و بابا فامیلیمون یکیه!!!
بهش گفتم باشه عصر هم بابا ببرتت دکتر چون فامیلیتون مثل همه.الانم بابات بیاد بهت لقمه بده چون فامیلیتون عین همه!....
با قیافه حق به جانب گفت: ایییی بابا شوخی کردم.!!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی