بدون عنوان
با هستی رفتیم بیرون برگشتنی سوار تاکسی شدیم.من نشستم و به راننده گفتم خسته نباشید!هستی خانم هم بدون معطلی انگار که من با اون باشم گفت مونده نباشید!اولین بار بود ازش همچین جمله ای می شنیدم.خودمم به کار نمی برم.یه نگاه به راننده کردم و به زور تونستم جلوی عکس العملمو بگیرم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی